Tuesday, August 30, 2005

آزادي دراجتماع

به نام خدا

دوست دارم درباره آزادي هاي اجتماعي بيشتربحث كنم.انسان به حكم انسان بودن آزاداست .داراي اختيار.شايدمهمترين خصوصيت يك انسان اختياروآزادي اوست.اوآزاداست كه راهش راخودانتخاب كندوهركاري كه بخواهدانجام دهد.درعرصه اجتماعي آزادي اوتاچه حداست؟شايدتعريف كانت ازآزادي راشنيده باشيد: حدود آزادى من تا بدانجا است كه به مرز آزادى شما تجاوز نكند،البته تعريف فوق زماني كاملاقابل قبول است كه آزادي بااخلاق پيوندبخورد.انسان براي اينكه انسان باشد،بايدآزادباشدوحدوداخلاقي رارعايت كند.براي حفظ كرامت ومنزلت انسان،رعايت اخلاق لازم است.انسان حتي آزاداست كه انسان نباشد،يعني عزت وكرامت خودراحفظ نكند.امادرعرصه اجتماعي انسان بايد((انسان))باشد،واگرتصميم گرفت كه ازانسان بودن دست بكشديعني عزت وكرامت خودراحفظ نكند،بادست خودآزادي خودرامحدودكرده است.زمينه رابراي محدوديت خودتوسط ديگران به وجودآورده.ديده مي شود،عده اي هم جنسبازهاوروسپي هاراداراي حقوق اجتماعي مي دانند.اعتقادم اين است كه انسان هابه موجب اختياري كه دارندمي تواننددراين دنياراه هم جنسبازي وروسپي گري راانتخاب كنند،امااين افراددرعرصه اجتماعي داراي حقي نيستند.اين انسانهادرعرصه اجتماع مجرماني هستندكه جرمشان پايمال كردن انسانيت،اخلاق ولكه داركردن كلمه مقدس آزادي است

5 Comments:

Anonymous Anonymous said...

سلام -کاملا موافقم ولی کلمه زمینه را تصحیح کنید از آخر خط هفتم

10:20 AM  
Anonymous Anonymous said...

سلام
عزیز خوشحال میشیم که تو هم با ما همراه شوی و همین زمینه اجتماعی هم خیلی عالی است چون واقعا از لحاظ اجتماعی خیلی مشکلات داریم. خلاصه به کمکت واقعا احتیاج داریم.
سربلند و پیروز باشید

3:30 PM  
Anonymous Anonymous said...

نمی‌دانم پس از مرگ چه خواهد شد،
نمی‌خواهم بدانم کوزه گر از اندام خاکم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد.
گلویم سوتکی باشد
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یکریز و پی‌در پی
دمش را بر گلویم سخت بفشارد
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من، سکوت مرگبارم را

2:43 AM  
Blogger آرمین گیله‌مرد said...

سلام ...من بطور کل مخالف حکم اعدام هستم و آنهم بخاطر اینکه مخالف قتل هستم و اگر قتل و کشتن یک انسان نادرست هست هیجکس نباید آدمکشی بکند و نه اینکه فلانی مجاز نیست اما من میتوانم و بخاطر اینکه عادلم که خیلی از قاتلها اینگونه فکر میکنند و بخود اجازه قتل میدهند. مطمئن باش وقتی عزیزی کشته میشود، بدانید که برای من همه عزیز هستند و نه فقط آشنا و فامیل و خودی و ...، لحظه ای حس انتقام بر من هم غلبه میکند، اما میدانم من انسان و جایز از خطا نیستم، میدانم در طول تاریخ کلی بیگنها اعدام شده اند، خیلی بخاطر اینکه سد راه برای دیگران بودند و خیلی هم فقط بخاطر اینکه احساسات مردم تسنی داده شود اما امکان اینکه قاتل اصلی یافته یا محاکمه شود نبود، قربانی شدند. برای هردو مورد، موارد ثابت شده موجود میباشد.
در ضمن مدرکی که قضاوت ما بشر نادرست هست: از کجا میدانی بستگان من به قتل نرسیدند و از کجا مطمئنی بستگان شما بیگناه پای چوبه دار نروند؟؟؟ من از بیرون گود نگاه نمیکنم، بلکه از تمامی بعد: برای اینکه بیگنهای کشته نشود، حاضرم حتی از خون قاتلی که صددرصد مطمئنم که قاتل هست، بگزرم. برای آینده بهتری، حاظرم سینه از کینه بزدایم و به انتقام فکر نکنم بلکه به چاره جویی بیندیشم: اگر قتل بد و نادرست هست، پس برای بد و نادرست هست. من چه الگویی خواهم بود اگر بگویم قتل به حق داریم؟؟؟ در تاریخ اینهمه اعدام شدند که مطمئن باش اکثرشان قاتل نبودند، اما توسط قاتلینی که محاکمه نشدند، بدار آویخته شدند، تیرباران شدند و ...تعداد کمی گنه کار و کلی بیگنها بقتل رسیدند و نه فقط دردی دوا نکرد، بلکه باعث خودفریبی شد و چاره اصولی پیدا نشد... تا وقتی که گروهی و شخصی بخود اجازه قتل بدهد و آنرا عدالت بنامد، گروهان و اشخاص دیگری هم چنین اجازه بخود خواهند داد و دایره خشونت و کشتار پایدار خواهد ماند ... اینهمه جنایتکار و قاتل آزاده میچرخند و میکشند و ما با کشتن چند نفر خود را فریب میدهیم و خیال خود گمراه میکنیم، بخیال اینکه کاری کردیم، قتال و جانیان به اعمال خود ادامه میدهند ...اگر نمیخواهی عزیزت را مقتول کنند، دستور قتل عزیز دیگران نده ...هروقت اینو متوجه شدید، بهش عمل کردید، بجای امانوئل کانت، مینویسم علی ابن ابیطالب

7:26 AM  
Blogger آرمین گیله‌مرد said...

در پست قبلی مینویسید که بخاطر تحریکی که میشوید میخواهید چشم خودتان ببندید: یعنی مجرم ان تنگ پوش هست و نه شمایی که توان جلوگیری از غرایض خودتان را ندارید. اما درین پست روسپی را مجرم میشناسید و نه جامع ای که پول و سود مالی را مهمترین چیز و هدف میشناسد و انسان ضعیف و نادان که نمیداند چگونه غرق این طله نشود و خودفروشی میکند. خواهش میکنم درین مورد فکر کنید که چرا دو مصداق مختلف بکار میبرید و بعد روی سخن علی ابن ابیطالب (همانی که کانت کپیش کرده) هم فکر کنید و بجای حضرت علیه سلام بکار بردن و روز تولد جشن گرفتن و روز روز بقتل رسیدنش ناله و زاری کردن، به حرفش عمل کنید... بیاموزیم که برخلاف بقیه جانوران ما توان قلبه بر غرایض خود دارم، اخلاقی رفتار کنیم تا دنیا اخلاقی شود ونه بجای اینکه خود بزحمت بیندازم از دیگران بخواهیم زحمت به گردن بگیرند تا ما بدون سختی گرفتار غرایضمان نشویم. اخلاق بطلیم و انهم با رفتار غیر اخلاقی: فلان نکن وگرنه من فلانت میکنیم!!!

7:40 AM  

Post a Comment

<< Home