باغ خزان زده رابهاری کنیم
درادامه پست گذشته توضیحاتی رالازم دیدم بیان کنم.خوشبختانه دوستان هم تائیدکردندکه نیازبه اصلاحات وجوددارد،وهمه هم می دانیم که برای تحقق اصلاحات نیازبه یک عزم جدی است.متاسفانه دردوران اصلاحات به خواسته های خودنرسیدیم. دراین دوران به جای اقدامات پایه ای واساسی به بیراهه رفتیم ودچارتحلیل قواشدیم.متاسفانه درشرایط پرهیجان 77 و78به این فکرنکردیم که حرکت های رادیکال،بدون پایه واساس باعث اضمحلال خواهدشد.تاآنجاپیش رفتیم که حادثه 18تیراتفاق افتاد،روزنامه هابه صورت فله ای بسته شدندودرنهایت جنبش دانشجویی دچارانفعال شد
دانشجویان درهمه جای جهان ومخصوصادرایران پیشگامان حرکت های روبه جلوبوده اند.متاسفانه امروزمی بینیم درمیان دانشجویان شادابی ونشاط لازم درزمینه این حرکتهامشاهده نمی شود.دغدغه کاروزندگی آینده،انفعال حاصل ازرفتارهای نادرست بادانشجویان،مشغله های الکی باعث شده است جنش دانشجویی تاثیرگذارنباشد.متاسفانه درجامعه هم نگاه به دانشجوودانشگاه درحال تغییراست.خوشگذرانی های بی موردوحرکتهای جلفی که ازبعضی دانشجویان سرمی زندباعث شده بعضااعتمادمردم به دانشجویان سلب شود.چه بایدکردتاجامعه رادوباره به حرکت درآورد؟حرکتی اساسی به سوی پیشرفت وتعالی.پاسخ این است که دانشجویان بایدازانفعال بیرون بیایند،بایدنیازهارابشناسندوبرای رفع آن تلاش کنند.بایددوباره اعتمادازدست داده رابازیابند
اشاره کردم که مهمترین مشکل درجامعه ماوجودفرهنگ های غلط است.فرهنگ تقلید،خرافات،سوءاستفاده ازدین وغیره.چرادردانشگاه دیگرشاهدصحبت های شریعتی هاومطهری هانیستیم؟چرابه جای بحث های تندسیاسی به فرهنگ نمی پردازیم؟چراروشنفکرهای حوزه ودانشگاه به جای فضای دانشجویی به کنج خانه هایشان پناه برده اند؟وظیفه مادانشجویان است که این عزیزان رادوباره به فضای دانشگاه بازگردانیم.دوباره مباحث عقیدتی وفرهنگی رادرجامعه زنده کنیم.بایددوباره به متن جامعه واردشویم.هرکجاکمبودی دیدیم فریادبزنیم وگوشزدکنیم.باگوشه ای نشستن وامیدبه دیگران داشتن مسئله حل نمی شود
6 Comments:
ایلیا جان
آری، جامعه ما و همه ما نیازمند اصلاحات هستیم. اصلاحات امری تدریجی و همیشگی است. انزوای سیاسی تنها ناشی از فضای رکود و دلزدگی سیاسی نیست. بلکه رسوب نوعی تفسیر از آن چیزی است که جامعه ما بشدت سزاوار و نیازمند آن است یعنی جامعه مدنی. اگر ما حوزه عمومی داشتیم که رکن رکین آن افکار عمومی از مجرای گردش آزادانه اطلاعات از طریق جراید و رسانه های گروهی است فقدان درونگرایی جنبش دانشجویی کمی رنگ می باخت. حرف تو کاملا درست نیست: نمی شود نشست و انتظار داشت که دیگری مسئولیت ما را بر دوش کشد. اما گویی این به اخلاق رایج ما بدل گشته است. بگذریم از این که خود تفکر جامعه مدنی درواقع به این نوع نگرش ها دامن می زند زیرا جامعه مدنی را از جامعه سیاسی جدا می کند که درست و بجا هم هست. جهان ما پارادوکس است. حتا مفاهیم ما به پارادوکس مبتلا هستند. پارادوکس آزادی هم همین است. روشنفکر نیز نیاز به خانه و خانه نشستن دارد. زیرا روشنفکر قهرمان و اسطوره و همه دان نیست. روشنفکر آن هم در دنیای کنونی بیشتر یک متخصص است و کاردان است تا روشنفکر به معنایی که در اوایل قرن ما مراد می شد. اما با تو هم عقیده ام که عزلت راه حل ما نیست که معضل ما است.
سلام
متن قبلي شما رو خوندم
جرا شما هم مثل سران اصلاحات اينقدر كلي كويي ميكنيد(ويندز من حروف فارسي نداره
أيا شما واقعا نئام مردم سالار ميخواهيد؟ولايت فقيه به عقيده شما كجا قرار دارد؟
محدوده اصلاحات كجاست واصلا تعريفتان ازان جيست؟
سلام
دوست گرامی درنوشته ام رئوس اصلاحاتی راکه فکرمی کنم راه گشای ایران باشدبیان کردم حالاهرجایگاهی که مانع این اصلاحات باشدموردنقداینجانب است.
ایلیاجان
اینکه در دانشگاه ها شاهد سخنرانی هایی مانند شریعتی و مطهری نیستیم به این دلیل است که فضا و دوران و روح زمانه تغییر کرده است. کثرت رویکردها کثرت اشخاص است. گفتمان جامعه معاصر، گفتمان شریعتی یا مطهری نیست. ما اکنون با گفتمان های مختلفی روبرو هستیم که هر کدام به اندازه خود از حق وجود برخوردارند. فرهنگ تقلید بی تردید مانع است. اما دوران تک اندیشی و تک صدایی به سر آمده است و فرهنگ تقلید درست نماد و تبلور همین فرهنگ هدایت و ولایت است. آن چه جامعه ما می خواهد تکثر و دمکراسی است که هر اندیشه و زیستی را به جرم دگراندیشی و دگربودی به مرگ و نیستی محکوم نکند. آرمان ما در این دوران شاید چیزی بیشتر از تحقق دمکراسی و نهادینه شدن دمکراسی و استقرار حوزه عمومی و تفکیک جامعه مدنی از جامعه سیاسی است.
با سلام
لطفآ نظرتان را راجع به ولایت فقیه بگویید
سلام
بنظر من برای ایجاد پویایی در جنبش دانشجویی ابتداباید هدف و انگیزه ی خود را معلوم کنیم و بدانیم به چه چیز میخواهیم دست پیدا کنیم.زیرا اگر هدف مشخصی نداشته باشیم در طی میسر مسیرهای خیلی ها عوض میشود وانشعابهای گوناگون بوجود میاید در این صورت نه تنها به اهداف دست پیدا نمیکنیم بلکه جایگاه خود نه فقط در جامعه بلکه در بین دانشگاهیان از دست میدهیم ودلسردی نسبت به دانشجو و تفکر دانشجو بوجود میاید
Post a Comment
<< Home