Sunday, August 07, 2005

زيارت

به نام خدا
خدابه ماتوفيق دادتابتوانيم براي زيارت امام رضابه مشهدبرويم.باخودفكرمي كنم كه اگرخدامقدرنمي كردتااين امام همام به ايران بيايند،تكليف ماچه بود؟آيامشهدي به اين بابركتي وجودمي داشت؟آيابازمكاني دراين مملكت پيدامي شدتاامثال من كه،درشلوغي زندگي خدارازودفراموش مي كنم بنشينم وفارغ ازدعواهاي بيهوده بااودردودل كنم؟به هرحال خداراشكرمي كنم كه چنين منتي برسرمانهاد.اميدوارم آن امام شريف كه به مهماني اش شرف ياب شدم قدمي به خانه دلم بگذارندواين دل تاريك وغمديده رامنوركنند.

آنان كه خاك رابه نظركيمياكنند آياشودكه گوشه چشمي به ماكنند

اين سفرخوب وبيادماندني همراه بااتفاقاتي بودكه شنيدن آنهاخالي ازلطف نيست.
قطاروسيله اي بودكه براي رفتن به مشهدانتخاب كرديم.ساعت چهاربعدازظهرروزيكشنبه .قطاردركمال ناباوري سرساعت حركت كرد.شايدبراي اولين باربودكه درايران سواروسيله نقليه اي مي شدم وبدون تاخير،به حركت درمي آمد.قراربودساعت پنج صبح دوشنبه به مشهدبرسيم كه باسه ساعت تاخيركه دربين راه به وجودآمده بود،ساعت هشت رسيديم.درهنگام پياده شدن اعلام كردندبه علت اين سه ساعت تاخيرمي توانيدبه يكي ازنمايندگي هاي رجادرمشهدمراجعه كنيدونصف بهاي بليط رابه عنوان جريمه دريافت كنيد.ماكه اميدي به گرفتن پول نداشتيم فقط به خاطراينكه ثابت كنيم اينهاهمه حرف هست، به يكي ازنمايندگي هامراجعه كرديم ودرآنجاتوانستيم بهاي وعده داده شده رادريافت كنيم.كمي اميدوارشدم ازاين كه مي ديدم هشت سال تلاش براي گسترش فرهنگ ارزش نهادن به مردم داردنتيجه مي دهد.
مشهدمثل هميشه شلوغ بود.حرم هم همين طور.حرم امام رضابسياربزگ شده بودوبايدبراي رسيدن به ضريح ايشان راه زيادي راپيمود.به نظرمي رسدمي خواهندآن رامثل حرم پيامبردرست كنند.اين چندروزهوا آفتابي وگرم بودوآفتاب مستقيم به مغزآدم مي خورد.سايه باني هم وجودنداشت تابراي رهايي ازآفتاب به آن پناه برد.ولي بااين حال بازهم زائران براي زيارت ايشان گروه گروه به حرم مي آمدند.
اين چندروزكه ماآنجابوديم، شاهدبوديم كه،مرده هاي زيادي رابراي اقامه نمازميت وطواف دورضريح مطهرواردحرم مي كردند.ومعمولانيزدرصحن آزادي اين مراسم انجام مي شد.
جمعيت زائرين عرب بسيارزيادوحضورايشان كاملامشهودبود.يكي دوبارهم اشتباهي گرفتن وشروع كردن به عربي صحبت كردن بامن.خودم نمي دانم كجاي قيافه ام به عربهامي خورد؟
جلوي ضريح امام مثل هميشه غلغله بودونمي شدبه آن نزديك شد.يك بارپسري راديدم كه به پدرش التماس مي كنداورابه ضريح برساند،پدربه اومي گفت: نروجلوخفه مي شي.ازطرف زنهاهم صداي جيغ ودادمي آمد.يك بارجواني راديدم كه ازجمعيت جلوي ضريح خودراكشيدبيرون،دستانش سرخ ودكمه هاي پيراهنش بازشده بود،اگرداخل حرم نبودم فكرمي كردم ازصحنه دعواآمده است.
صبح پنجشنبه حول وحوش ساعت ده صبح مي خواستيم ازدرصحن آزادي خارج شويم كه ديدم عده زيادي خادم حرم كناردرايستاده اندو ازمردم مي خواهندراه رابازكنند،وازدرهاي ديگرخارج شوند.چندنفرشان هم بي سيم دستشان بود.باخودم فكركردم حتمابزگي مي خواهدواردحرم شود،مردم رامتفرق مي كنند!منتظرماندم ببنيم چه خبراست.ديدم پيكرمرحوم قاضي حسن مقدس راكه چندروزپيش درتهران ترورشده بودبراي تشييع آورده اند.سينه ام به دردآمد، ازاينكه مي ديدم هنوزدركشورمان بايدشاهدتروروخشونت باشيم تاسف مي خوردم.مانندتمام آزادگان جهان اين تروررامحكوم مي كنم.خدايش بيامرزد.

7 Comments:

Anonymous Anonymous said...

سلام!ممنون که به من لینک دادین و ببخشید که ÷اسختون دیر شد.من اون کتاب رو نخوندم متاسفانه ولی خب اسم وبلاگم با کمی تغغیر با اسم اون کتاب مساویه.تغییرش تو نقطه های وسطشه!موفق باشید.لینک شما رو به فهرس لینک هام اضافه می کنم

8:56 AM  
Anonymous Anonymous said...

ایلیا جان!
دوبار بهت ایمیل دادم. هردوبار برات نوشتم که خط ایمیلیت را نمی توانم بخوانم. قرار بود طرز لینک دادن را به من یاد بدی. دو بار برام فرستادی. اما خط را نمی توانم بخوانم.
در ضمن زیارتت هم قبول باشه. هرچند من اعتقادم این نیست. اما زیارتت قبول باشه. و من هم اهل دلخوری نیستم. آن هم از تو ایلیای عزیز! یک راهی پیدا کن من خط نوشته ایمیل تو را بخوانم تا بتوانم به وبلاگت لینک بدم.

11:25 AM  
Anonymous Anonymous said...

سلام عزیز ممنون از نظری که دادی .من جدا اعتقاد دارم این نظامی که بر ما حاکم است جز این که ایران را پاره پاره کند وظیفه ای برای خود قاعل نیست.آنها مرتب بیگانگان را نشانمان میدهند و آنها را مسئول معرفی میکنند اما کدام بیگانه این با ما کرد که این نظام میکند.آیا این توقع زیادی است که هر کس در هر مقامی که هست باید پاسخگو باشد.چرا هیئتی بی طرف و غیر دولتی به کردستان نرفت تا واقعه را همانجور که بوده است گزارش کند و خلافکاران در هر مقامی محاکمه شوند.خوزستان را یک معاند آمده از عراق چاپیده است.این سید دست در دست که دارد؟مسئله اکبر گنجی را به مشکلی جهانی تبدیل کردند.بابا ما عدل علی را نخواستیم همین عدالت عرفی که در هر کشور آزاد وجود دارد راضی هستیم.بابا ما حکومت امام زمانی را نخواستیم.یک آدم معمولی که علم سیاست بداند بستمان است.

7:05 AM  
Anonymous Anonymous said...

Vaghti in post ra khandam be to hasoodim shod. Pas khoda be maa ke dar kharej zendegi mikonim enayati nadarad? Pas maa koja del-o-rooheman ra safa dahim? Kash yeki az emaman-e-homam ham be inja ham sari zadeh bood

5:11 PM  
Anonymous Anonymous said...

Azizam, motmaen baash roohe ghazi moghaddasi alan shad ast! Ghazye aadel-e-tanha hokomate mashroeh rooye zamin be feize ozmaye shahadat resid va be arezooyash dast yaft

5:15 PM  
Anonymous Anonymous said...

درباره مطلبي كه درباره زيارت امام رضا(ع)نوشتم واقعاانتظارنداشتم اين گونه صحبت كنيد.من احساس خودراگفتم.
هركسي يك احساسي دارد،شماچرابه من حسودي كنيدمن بايدبه شماحسوديم بشودكه خارج ازكشوروهرجايي خودرابه خدانزديك مي بينيدومي توانيدبه تصفيه روح بپردازيد.به هرحال من احساس خودم راگفتم وبه ديگران كاري نداشتم.يادبگيريم احساست ديگران رابه بازي نگيريم.اگرشمابه حكومت سكولاراعتقادداريد،پس چرااينگونه رفتارهايي كه شايسته ...انجام مي دهيد.درجامعه سكولاركه فكرمي كنم مطلوب شماباشد،عقايدواحساسات ديگران كه براي خوددارندمحترم است وبايدبه آن احترام گذاشت نه اينكه آن رامسخره كرد.

12:07 AM  
Anonymous Anonymous said...

درباره قاضي مقدس بايدبگويم چراايقدربي رحمانه برخوردمي كنيم.همانقدرظلمهايي كه به گنجي عزيزمي شوددردناك است وبايدبه آن اعتراض واعلام بيزاري كرد،همانقدرهم بايدازترورقاضي مقدس(هرانسان ديگري هم بودبايداعتراض مي كرديم)اعلام بيزاري كرد.ازنظرمن هم مقدس كردن بي جاي ديگران خنده داراست ولي تروردرقاموس ماكه به دنبال جامعه مدني هستيم جايي ندارد.

12:07 AM  

Post a Comment

<< Home