Monday, October 24, 2005

تاب همراهیت رادارم؟

به نام خدا

علی جان،فریادفزت ورب الکعبه ات لرزه براندامم می اندازد.وای برمن که چه ساده انگاشته بودم،راه رستگاری چقدردشواراست.وقتی این زمانه رامی بینم ودراین فضای سنگین نفس می کشم،هزاران بارآرزومی کنم که،کاش هزاروچهارصدسال زودتربه دنیامی آمدم ودرفضایی زندگی می کردم که حضورت،مجال انسانیت رابه انسان می داد.اماوقتی خوب می اندیشم،به سوالی می رسم که شایدجوابش معلوم باشد:آیاتاب همراهیت رادارم؟
علی جان نمی دانم،آن زمانی که به خوداجازه نمی دادی وقتی گرسنگان بیدارند،باشکم سیرسربربالین بگذاری؛باربردوش به خانه فقیران ویتیمان سرک می کشیدی،من همراهت می بودم یادربسترگرم ونرمم،آسوده می آرمیدم
علی جان نمی دانم،آیامانندتو می توانستم خانه گلین رامنزل گاه خودقرارداده وبازهمانندتوازانسانیت وآزادگی سخن بگویم
علی جان نمی دانم،آن هنگام که برای وحدت مسلمین،ازحقت گذشتی ،سکوت کردی ودرمقابل حکومت نامشروع ،شیوه محافظه کارانه اتخاض نمودی؛من درکدام جناح می بودم
علی جان نمی دانم،تاب همراهی انقلاب 5ساله ات راداشتم،یاخیلی زودکنارمی کشیدم، تنهایت می گذاشتم یابه توپشت می کردم
علی جان نمی دانم،وقتی وظیفه ام قراردادی تابه امربه معروف ونهی ازمنکربپردازم،وبرای این کارهم ازتوشروع کنم؛وظیفه ام راانجام می دادم یاراه عافیت پیش گرفته وبی تفاوت ازمسائل می گذشتم
علی جان نمی دانم،درمقابل عدالتت که آشناوغریبه نمی شناخت،چه عکس العملی نشان می دادم.دربرابرش نمی ایستادم؟
علی جان نمی دانم،آن زمانی که برای دفع ظلم؛که به غارت زندگی شهروندان می پرداخت مرابه جهادمی خواندی،همراهت می بودم یابابهانه های واهی به توپشت می کردم
امروزه رابایدبنگرم.چقدربرایم تلخ است که اعتراف کنم زندگی ام،اصلاشباهتی به زندگی انقلابی ات ندارد.پس چگونه خودراشیعه تومی پندارم؟

Sunday, October 16, 2005

مذاکره باغرب

به نام خدا

درباره مسئله هسته ای به بحث می پرداختیم.مهمترین راه کاری که دراین زمان می توان داد،مذاکره باکشورهای تاثیرگذارغربی ازجمله ایالات متحده است.همان طورکه مشاهده شدرویکردتوجه به شرق که دولت جدیدآن راپی گیری می کرد،چه زودباشکست مواجه شد.زیراکشورهای ضعیف شرقی(حتی کشورهای قوی ای چون روسیه وچین)به منافع خودمی اندیشند،وچه بسی منافعشان باکشورهای غربی بیشترگره خورده است
ازاین ابایی ندارم که بگویم یکی ازآرزوهایم نابودی ایالات متحده است.این ابرقدرت شیشه ای، که چهره کریحش رادرپس مجسمه آزادی پنهان کرده، باچنگال استبداد،گلوی آزادگی رامی فشاردوملت هارابه نابودی وبندگی می کشاند.می خواهم روزی راببینم که این ابرقدرت می شکند.مطمئن هستم که، خیلی ازآزادگان جهان نیزمثل بنده فکرمی کنند.اماچه بایدکرد،دراین روزگارکه ملل اسلامی، به جای تقویت وتحکیم مشترکات ورسیدن به وحدت کلمه،به اختلافات دامن می زنند،دراین زمان که به جای بیداری ملتهاحفظ نظام های حاکم هدف قرارگرفته،چاره ای جزتن دادن به مذاکره بااین سگ هار،باقی نمی ماند.امروزبرای حفظ خودمان ورسیدن به حق مسلممان،بایدبادیپلماسی قوی وپویا،بارعایت عزت ملت ایران،به طورجدی وشفاف،به مذاکره باکشورهای تاثیرگذارغربی بپردازیم

Sunday, October 09, 2005

ایران مردم سالاراتمی

به نام خدا
می خواهم مسئله هسته ای راموردتوجه قراردهم ودرباره آن قلم فرسایی کنم.درابتدای امربه این بپردازیم که اساسانیازبه چنین فناوری وجوددارد یاخیر.دردنیای امروزکه به قولی چهارنعله به سوی پیشرفت حرکت می کند،مسئله انرژی ازمهمترین مسائلی هست، که هرکشوری باآن مواجه است.همه می دانیم انرژی فسیلی که کشورماازاین لحاظ خوشبختانه(یامتاسفانه)غنی است،پایان پذیروروبه زوال است.به همین دلیل پیداکردن منبع جایگزین این منبع انرژی ضروری به نظرمی رسد.باتوجه به این که انرژی هسته ای ازهرلحاظ شرایط جایگزینی منابع فسیلی رادارد،استفاده ازاین فناوری لازم است
کشورمابایدپیشرفت کند،بایدخودرابه سطح کشورهایی که حرفی برای گفتن دارندبرساند.منابع انسانی،منابع طبیعی مستعدمی تواندهرکشوری رابه تعالی برساند
ایران وایرانی که یکی ازخواسته هایش داشتنی کشوری پیشرفته است ازاین امکان پیشرفت دست نخواهدکشید.این فناوری بایددراختیارایرانی قراربگیرد،بایدایرانی ازاین حق مسلم برخودارباشدکه خودانرژی خودراتامین کند
درایران دوجریان خطرناک دربرابرمسئله هسته ای وجوددارند.عده ای مثل همیشه راحت ترین راه راانتخاب کردند،ورای به دست کشیدن ایران ازاین حق مسلم داده اند.آنهامی گویندبایدمردم سالاری راغنی کردوسپس به سمت این مسائل رفت.بااین استدلال خودراازاین قضیه کنارکشیدندوگوشه ای نشسته اندوسیاست هرچه پیش آمدخوش آمدرابرگزیدند.عده ای هم هستندکه اعتقاددارندنبایددربرابرغرب کم بیاوریم وبایدپوزآنهارابه خاک بمالیم،قاطع ومقتدرباآنهابرخوردکنیم،قضیه هرچه قدرهم به جاهای باریک کشیدباکی نیست.این عده هدفشان رسیدن به فناوری هسته ای نیست،بلکه هدفشان پیروزی برغرب وشکست آنهاوبه عبارت دیگرروکم کنی است
امروزایران به توسعه همه جانبه احتیاج دارد،به عبارتی هم غنی سازی اورانیوم وهم غنی سازی مردم سالاری.که برای رسیدن به یکی نبایدازدیگری غفلت کرد.بایدبرای رسیدن به این اهداف تلاش کردوکم هزینه ترین راه رابرگزید
ادامه دارد

Wednesday, October 05, 2005

ماه بندگی خداآمد

به نام خدا

رمضان آمد.ماهی که به درستی ماه میهمانی خدامی نامند.ماهی که خدااوج رحمت ومهربانی اش رانشان می دهدوبی دلیل ومنت به بندگانش خیرمی رساند.ماهی آمده است که بایددرآن تمرین عاشقی کرد،درآن تمرین آزادگی وانسانیت کرد.ماهی شروع شده است که درآن بایدطعم گرسنگی وتشنگی رابه خاطرآورد.ماهی که چشمهارادرآن بایدشست.نتنهاچشمهارابلکه تمام وجودرادراین دریای پاک ،بایدپاکیزه کرد.رمضان ماهی است که بندگی رایادمی گیریم،انسانیت رابه خاطرمی آوریم،آزادگی رادرک می کنیم،مهربانی رالمث می کنیم
اگرپیام این ماه رادرک کنیم وخودرادرغذاهای رنگارنگ سحری وافطاری سریالهای بی محتوای هنگام افطار،گم نکنیم؛شایدجامعه ای بهترازاینهابسازیم

Saturday, October 01, 2005

چراساکت نشسته ایم؟

به نام خدا

چه بخواهیم وچه نخواهیم،مسئله هسته ای این روزهابه مهمترین مسئله سیاست خارجی ایران تبدیل شده است
امانمی دانم چرامسئله به این مهمی بااستقبال کمی ازطرف وبلاگ نویسان،دانشجویان،ودیگراقشارجامعه قرارگرفته؟مسئله هسته ای مسئله ای است که درست یاغلط سرنوشت سازشده است.آینده ایران تحت الشعاع این پرونده قرارگرفته
دوستان عزیزوصاحب نظران گرامی،ساکت نشینید،برای حل این مسئله مهم به بیان نظرات خودبپردازید.گوشه ای نشینیم وکاررابه عده ای نسپاریم تاآنهابه تنهایی برای ماتصمیم بگیرند.راهی راکه می روندنقدکنیم واشتباهات راگوش زدکنیم وبرای حل این قضیه راه کارارائه دهیم