Monday, September 26, 2005

تنهاتوهمیشه بامنی

به نام خدا
نیست بودم که مژده رسان پیام آوردکه لطف شامل حالت شده وفرصت حیات دراختیارت گذاشته شده است.خوشحال وامیدوارپای به این جهان نهادم.باپیامی ازدوستی ومهربانی که درنهادم نهاده بودند.اماوقتی چشم بازکردم فهمیدم که درجامعه ای زندگی می کنم که اندک کسانی هستندکه، به چشم انسان مرامی نگرند.بخاطر انسان بودن احترامم می کنند،دوستم می دارندوخودراموظف به حفظ آبرویم می دانند.اماچه بسیارندگرگ هایی که می خواهندتکه تکه ام کنندوهرقطعه ازوجودم رابه غنیمت برند.دلم گرفت ازاین دنیا،باخودگفتم کسی هست که اینگونه نباشد؟آیاهست کسی که دوستم داشته باشد؛بدون غرض؟آیاهست کسی که آبرویم برایش اهمیت داشته باشد؟
باخودگفتم غمگین مباش هست مادری که غمخوارت باشد،هست پدری که پشتیبانت باشد.هست برادری که دلگرمی ات باشد،هست خواهری که دلسوزت باشد،هستنددوستانی که که درغمهاهمراهی ات کنند،هست محبوبی که سربرشانه اش بگذاری ودرکنارش به آرامش برسی.
لحظه ای شادشدم اما فکرکردم اگرآنهاراازدست دهم،یاجایی باشم که آنهانباشند،چه بایدکرد؟دراین تنهایی،درمیان گرگان چه کنم؟خموش وافسرده به گوشه ای خزیدم،ناگاه درگوشه ذهنم هاتفی باکلام شریعتی نداسرداد،زمزمه ای که اکنون تمام وجودم فریادش می کند:
خدایا،خدایا
اگرتنهاترین تنهایان شوم
بازهم توهستی
توجانشین تمام نداشته های منی

Thursday, September 22, 2005

مروریک دفتر

به نام خدا
دفترخاطرات:31شهریور59تا27تیر67
ایران.عراق.تهاجم.خرمشهر،آبادان،گیلان غرب،جنوب،غرب....آتش،ویرانی،باروت،خون،کشته؛زخمی،آواره
فراخوان،اعزام،سرباز،ارتش،سپاه،بسیج....دشمن بعثی،تانک،مسلسل،تخلیه،تجاوز،کشتار،اسارت....جبهه،خط مقدم،خاکریز،سنگر....بنی صدر،خیانت،جاسوسی،مجاهد،منافق،عقب نشینی
ثامن الائمه،شکست حصرآبادان،بیت المقدس،شنوندگان عزیزتوجه فرمایید،شنوندگان عزیزتوجه فرمایید،خونین شهرآزادشد
کربلامنتظرماست بیاتابرویم،راه قدس ازکربلامی گذرد،فاو
صدایی راکه هم اکنون می شنوید،وضعیت قرمز
،بمب باران،خاموشی،ترس،وحشت،جیغ،پناه گاه،زیرپله،موشک،انفجار
صدایی راکه هم اکنون می شنوید،وضعیت سفید
خرابی،آتش،آوار،اشک،کشته،زخمی،آمبولانس،بیمارستان
ماندن،رفتن،خارج،فروختن،رهاکردن....شلمچه،هویزه،جزایرمجنون
شهادت،رشادت،ایثار،وحدت،صمیمیت،مردان بی ادعا،خلوت،خدا
چمران،همت،جهان آرا،باکری،حاج داوود،صیادشیرازی....فرمانده،حاجی،سید،برادر
شیمیایی،گازخردل،سوزش،تنگی نفس،تاول،سوختگی،ماسک،حلبچه
گرانی،بازار،احتکار،سرما،صف ها،نفت،تقلب....همدلی،اتحاد،بازار،صلواتی
کرخه،کارون،الوند،خلیج فارس....شهید،مجروح،اسیر،مفقود،جانباز....آمریکا،ناو،وینسنس،ایران ایر
سازمان ملل،توافق،قطعنامه،598،جام زهر....صلح،آرامش،بازگشت،ویران،ایران

Tuesday, September 20, 2005

ورودیک دوست

به نام خدا
یکی ازدوستان عزیزم به تازگی وبلاگ سوتک راشروع کرده است.مطمئن هستم که خواندن وبلاگش خالی ازلطف نباشد.بخصوص که ازعاشقان معلم شهیدشریعتی است.ورودش راتبریک وبرایش آرزوی موفقیت دارم.

Sunday, September 18, 2005

همه مقصرندغیرخودمان؟

به نام خدا
ایران سرزمین مادری ماست.جایی که درآن پرورش پیداکردیم.جایی که پدران ومادران مادرآن زیسته اند.جایی که انشاالله فرزندان ما،درآن خواهندزیست.ایران سرزمینی است که می توانیم ساده ترودلپذیرترازهرکجای جهان درآن زندگی کنیم.امااین خاک دچارمشکل است،دچارعقب افتادگی وانحطاط است.آیاهمه تقصیرهارامی توان به دوش حکومت انداخت؟آیاهمه تقصیرهارامی توان متوجه دشمنان کرد؟تاکه می خواهیم این وآن رامقصربشناسیم وخود،گوشه ای بنشینیم ومنتظرباشیم تاکارهادرست شود؟تاکی می خواهیم برای خودقهرمان درست کنیم وانتظارداشته باشیم همه چیزرادرست کند؟پس این وسط ماچه کاره ایم؟هیچ تقصیری متوجه مانیست؟اندکی به خودمان نگاه کنیم.می خواهیم همه چیزدرست باشدتامادرست رفتارکنیم.حالاکه وضعیت درست نیست،کارهااصولی انجام نمی گیرد،پس چه دلیلی داردکه من وظیفه خودرادرست انجام دهم.اگرمعلمم چون حقوق کافی به من نمی دهند،وظیفه ندارم که تومدارس دولتی درست وحسابی درس بدم،گورپدرکسانی که پول ندارندبرن مدرسه غیرانتفاعی یاکلاس خصوصی.چون به من کارمنددرست نمی رسندمن وظیفه ندارم کارمردم رابه موقع ودرست انجام دهم.چون بامن دانشجودرست رفتارنمی کنندبه من چه که برسراین مملکت چی می آید.ازمن استاددانشگاه بااین حقوق کم چه توقعاتی دارند!!،می خواهندکه دانشجوواقعی تربیت کنم.من عالم دینی،من روشنفکردینی چون تاحرف می زنم حالم رامی گیرند،می شینم توی خانه ام حالامی خواهدهراتفاقی بیفتد....بخواهم ادامه دهم بایدتک تک مشاغل رانام ببرم
یکی ازجنبه های مهم اصلاحات این است که هرکس درهرجایگاهی است وظیفه خودرابه نحواحسن انجام دهد.کمبودی هم هست درجهت رفع کمبودتلاش کند.((وای به حال کم فروشان.آنانکه چون اندازه چیزی ازمردم بستانند،تمام بستانند.وچون چیزی بدهنددراندازه ووزن بمردم کم دهند.))قرآن کریم.سوره مطففین

Wednesday, September 14, 2005

باغ خزان زده رابهاری کنیم

به نام خدا

درادامه پست گذشته توضیحاتی رالازم دیدم بیان کنم.خوشبختانه دوستان هم تائیدکردندکه نیازبه اصلاحات وجوددارد،وهمه هم می دانیم که برای تحقق اصلاحات نیازبه یک عزم جدی است.متاسفانه دردوران اصلاحات به خواسته های خودنرسیدیم. دراین دوران به جای اقدامات پایه ای واساسی به بیراهه رفتیم ودچارتحلیل قواشدیم.متاسفانه درشرایط پرهیجان 77 و78به این فکرنکردیم که حرکت های رادیکال،بدون پایه واساس باعث اضمحلال خواهدشد.تاآنجاپیش رفتیم که حادثه 18تیراتفاق افتاد،روزنامه هابه صورت فله ای بسته شدندودرنهایت جنبش دانشجویی دچارانفعال شد
دانشجویان درهمه جای جهان ومخصوصادرایران پیشگامان حرکت های روبه جلوبوده اند.متاسفانه امروزمی بینیم درمیان دانشجویان شادابی ونشاط لازم درزمینه این حرکتهامشاهده نمی شود.دغدغه کاروزندگی آینده،انفعال حاصل ازرفتارهای نادرست بادانشجویان،مشغله های الکی باعث شده است جنش دانشجویی تاثیرگذارنباشد.متاسفانه درجامعه هم نگاه به دانشجوودانشگاه درحال تغییراست.خوشگذرانی های بی موردوحرکتهای جلفی که ازبعضی دانشجویان سرمی زندباعث شده بعضااعتمادمردم به دانشجویان سلب شود.چه بایدکردتاجامعه رادوباره به حرکت درآورد؟حرکتی اساسی به سوی پیشرفت وتعالی.پاسخ این است که دانشجویان بایدازانفعال بیرون بیایند،بایدنیازهارابشناسندوبرای رفع آن تلاش کنند.بایددوباره اعتمادازدست داده رابازیابند
اشاره کردم که مهمترین مشکل درجامعه ماوجودفرهنگ های غلط است.فرهنگ تقلید،خرافات،سوءاستفاده ازدین وغیره.چرادردانشگاه دیگرشاهدصحبت های شریعتی هاومطهری هانیستیم؟چرابه جای بحث های تندسیاسی به فرهنگ نمی پردازیم؟چراروشنفکرهای حوزه ودانشگاه به جای فضای دانشجویی به کنج خانه هایشان پناه برده اند؟وظیفه مادانشجویان است که این عزیزان رادوباره به فضای دانشگاه بازگردانیم.دوباره مباحث عقیدتی وفرهنگی رادرجامعه زنده کنیم.بایددوباره به متن جامعه واردشویم.هرکجاکمبودی دیدیم فریادبزنیم وگوشزدکنیم.باگوشه ای نشستن وامیدبه دیگران داشتن مسئله حل نمی شود

Monday, September 12, 2005

لزوم تداوم اصلاحات

به نام خدا

انسان ازهیچ آفریده شدتادراین دنیاباکسب معرفتهایی به کمال برسد.یکی ازجنبه های کمال ساختن دنیایی مطلوب است،به طوری که درآن بتواندزندگی سالمی داشته باشد.همیشه شرایطی وجودداردکه انسان راازاین راه بازمی داردویااینکه مسیرحرکتش رامنحرف می کند.برای تداوم حرکت به سوی کمال بایدبه برداشتن این موانع ویابازگشت به مسیراصلی پرداخت
توضیحات بالانشان ازاین می دهدکه اصلاحات ادامه بایدداشته باشد.اصلاحات نیاززمان ومکان خاصی نیست که باتمام شدن آن دوران،احتیاج به"اصلاح" برطرف شود.ایران ماهم مستثنانیست.درکشورمان نیازبه اصلاحات داریم تا:اسلام رادوباره احیاکنیم.لباس خرافات وکج روی هاراازتن این دین رعناخارج کنیم.شیعه پرشوررابه شیعه پرشعورتبدیل کنیم.فرهنگ تقلیدرابه فرهنگ تحقیق تغییردهیم.به جایی برسیم تااجازه سوءاستفاده ازدین راندهیم.فرهنگ محبت،انسانیت وآزادگی رادرجامعه گسترش دهیم.تلاش کنیم تاآزادی پایبندبه مبانی اخلاقی بسط پیداکند،نظام مردم سالاربوجودبیاید،تاضمینه برای تحقق ((عدالت)) که هدف غایی ماست،فراهم شود

لپ کلام:برای داشتن کشوری آباد،آزادوپیشرفته که درآن حقوق انسانهارعایت شودنیازبه اصلاح نادرستی هاداریم.تاهمه نخواهیم ودراین راه تلاش نکنیم این مطلوب حاصل نمی شود

Wednesday, September 07, 2005

دعوت،یااجباربه نیکی

به نام خدا

امشب شب میلادحسین بن علی (ع)است.که به قول دکترشریعتی "حسین وارث آدم" است.وارث انسانیت وآزادگی.به همین مناسبت قرارشدچیزهایی راکه ازاین شخص شریف آموخته ام راارائه کنم.درپست گذشته به مقوله آزادگی پرداختم ودراین نوشته به((امربه معروف ونهی ازمنکر))می پردازم
همان طورکه می دانیدشعارامربه معروف ونهی ازمنکردرابتدای ظهوراسلام ازطرف دوجریان مطرح شد.یکی ازطرف عده ای خشک مذهب که به خوارج معروف شدندوجریان قابل ملاحظه دیگرقیام حسین بن علی(ع) بود.اماتفاوتهایی میان این دوجریان وجودداردکه این دورامتمایزوشایدمتضادمی کند.تفاوت درنوع نگاه به این مسئله اجتماعی است.خوارج امربه معروف رااجباربه خوبی می دانستند.یعنی دیگران آنچه راکه آنهاازدین درک می کردند،مجبوربه انجام آن بودند.هرکه راهم اینگونه نمی کردکافرومستوجب عقوبت می دانستند.امارویکردحسین بن علی(ع)اینگونه نبود.اوامربه معروف رادعوت به نیکی می دانست.اوهرکه راپای صحبتش می نشست دعوت به نیکی می کرد.امامعتقدبودکه مردم بایدخودبخواهند،کسی مجبورنیست آنچه راکه اومی خواهدانجام دهد.حتی یارانش رانیزآزادگذاشته بودتاخودآنهاانتخاب کنند.حسین بن علی(ع)به گونه ای عمل کردکه خودمصداق امربه معروف شود.اودیگران رابه زحمت نینداخت،اوازخودهزینه کرد،جان شریفش رادرطبق اخلاص گذاشت وآزادگی وانسانیت رابه ماآموخت،آری اواینگونه دعوت به نیکی می کند

Tuesday, September 06, 2005

بردگی،آزادگی

به نام خدا

به روزمیلادحسین بن علی(ع)نزدیک می شویم،به همین مناسبت برآن شدم تاچیزهایی راکه ازاین امام شریف آموخته ام بنویسم.ابتدابه بحث آزادگی می پردازم.آزادگی چیست؟آزادگی: این است که انسان دربندغیرخدانرود.به عبارت دقیق تر، کاری نکند که به عزت وشعور خودودیگران لطمه واردشود.
هروقت نام برده وبردگی رامی شنویم،فردسیاه پوست فلک زده ای رابه خاطرمی آوریم که به دستانش زنجیربسته شده،وازشدت ظلم اربابش،ازپاافتاده است.امابردگی که آن رادرمقابل آزادگی می دانم،همه اش این نیست.خیلی وسیع ترازاین حرفهاست.همان طورکه اشاره کردم بردگی تعریفی است درمقابل آزادگی،یعنی:انسان زیربارکاری برود که به عزت وشعورش خدشه ای واردشود.اگربه دورواطرافمان نگاه کنیم هنوزهم بردگی واربابی رامی بینیم.کارگرانی که بدون کمترین توجهی،بدون بیمه به کارگرفته می شوندنمونه ای ازاین برده داری است.کارگرکسی است که چرخ زندگی بازحمت اومی گردد.اگرحقوق کافی،بیمه وتسهیلات مناسب برای اودرنظرگرفته نشود،نمونه مترقی برده داری است.استادی که دانشجویان برای گرفتن نمره خودشان،بایدپاچه اش رابخارند،خودراارباب دانشجویان می داند.شرکت گوگل که به خاطردادن ای میل دوگیگابایتی به خوداجازه می دهدکه ای میل هارابخواند،کاربران رابرده خوددرنظرگرفته.صداوسیماکه بین سریال یافیلم آگهی بازرگانی پخش می کند،با توهین به شعوربیننده ،خودرااربابی می داندکه بینندگان(بخوانیدبردگان)بایدخواسته اوراتحمل کنند.ازاین دست نمونه هابسیاراست.بحث بردگی امیال درونی نیزهست که ازآن صرف نظرمی کنم.آزاده بودن مشکل است.

Saturday, September 03, 2005

ابرقدرت شیشه ای ،می شکند

به نام خدا

طوفان کاترینادرسه ایالت جنوب شرقی ایالات متحده،باعث آواره شدن هزاران انسان شده است.ولی چیزی که باعث تعجب می شود،قتل وغارت شهرتوسط مردم باقی مانده ازمصیبت است.چپاول وغارت چنان وسعت داردکه دوربین های تلویزیونی برای شکاراین لحظات نیازبه زحمت وتلاش بسیارنداشتندودرمقابل چشمانشان،درهرگوشه ای ازشهرشاهداین غارت بودند.درقضیه قطعی سراسری برق هم شاهدازاین دست اتفاقات بودیم.
مردم آمریکا،مردمی مغروروخودخواهند،کسانی که بایک ضربه می شکنند.خودبه این قضیه واقفند.پس برای اینکه نشکنندوغرورشان پایمال نشود،بایدقلدرووحشی باشند.خیلی هافکرمی کنندفرقی بین دولت وملت آمریکاوجوددارد.ولی تفاوت زیادی نیست.چرافکرمی کنیم مردمشان مخالف جنگ هستند؟درحالی که جرج بوش درانتخابات اخیرریاست جمهوری بیش ازشصت درصدآرابه خوداختصاص داد.همه مردم اورامی شناختند.اوبه افغانستان وعراق حمله کرده بود.اما اودرنتیجه این حمله مالیات هاراکم کرده بود.اوباجنگ باعث رونق اقتصادآمریکا شده بود.اوبراساس میل درونی آمریکایی هاعمل کرده بود.آنهاراضی هستند.آنهاازاینکه من وتوی آسیایی کشته شویم ناراحت نمی شوندچون باعث بهبودزندگی آنهاست.چون باعث آسودگی خاطرآنهاست.اگردرفیلم هایشان هم دیده باشید،درجنگ فقط ازاین ناراضی می شوندکه فرزندانشان کشته یازخمی شوند.
حال این ابرقدرت شیشه ای داردترک می خورد. ترک هایی که خودآمریکایی هاباعثش هستند. ازمیل به تهاجم وخودخواهی،ازترسی که دروجودشان هست.ترک هایی که منجربه خردشدن این ابرقدرت خواهدشد.امیدوارم

Thursday, September 01, 2005

هزاركشته،زنده بادحقوق بشر

به نام خدا

قريب هزارانسان بي گناه جان خودراازدست دادند.ديروزصحنه هايي ازجنايت انسان درعراق شاهدبودم كه نكته هايي رابه ذهنم متبادركرد
اين فقط ازدست انسان برمي آيدكه آني جان هزاران هم نوع خودرابگيرد.ازهيچ حيواني اين كاررانديده ام.حوادث ديروزپيامي داردكه به گوش مخاطبانش مي رسانم.اي كساني كه به جنگ علاقه داريد،اين عاقبت جنگ است.اي كساني كه خواسته ياناخواسته به اختلافات قومي ومذهبي دامن مي زنيد،اين عاقبت كاراست. شمايي كه دل درگوي اسلام طالباني داريد،بگوش باشيد.بدانيدكه اين فاجعه معلول اسلام طالبانيست.تابه حال ازخودپرسيده ايدكه چراهميشه دراين عمليات هاي تروريستي مردم هدف قرارمي گيرند؟اين حادثه ددمنشانه رامحصول رفتارهاي گذشته مردم عراق مي دانم.آنهايي كه براي نجات كشورشان ازچنگال ديكتاتوري هيچ كاري نكردند،وچشم به خارج ازكشورداشتند،آنهايي كه براي تحقق يك نظام مردم سالارهزينه نپرداختندوازحمله آمريكااستقبال كردند.امروزبايدشاهداين نسل كشي هم باشند.اي ايراني، براي مصون بودن ايران ازاين حوادث چه بايدكرد؟